بیا دیگر عهد نشکنیم
فاطمه جان کوچه ی دلتنگی های من بن بست است . . . راه به هیچ جا نمیبرم ...
بیخیال پهلوی شکسته ی فاطمه ، غربت علی ، حزن حسن ، و ندای هل من ناصر حسین نمیشوم...
تا آخرین قطره ی خونم مثل تو! تا آخرین نفس مثل تو! پشت سر ولایت می ایستم..
اگر آنروز بی غیرتها تو را سیلی زدند ، امروز هم بی غیرت ها بیکار ننشسته اند!
برای تخریب ولایت تلاش میکنند... برای عادی کردن بی حجابی تلاش میکنند...
برای فرمانبرداری از شیطان تلاش میکنند..
فاطمه جان!
وقتی خدا به شیطان گفت بر انسان خاکی سجده کن!
شیطان پاسخ داد: خدایا هر کاری بگویی انجام میدهم جز این کار! بیخیال این یکی شو..
اکنون هم همه ی دخترهای جامعه ی من در جواب محجبه بودن جواب قدیمی شیطان را تکرار میکنند:
من نماز میخونم و مسلمونم! ولی حجاب و موهامو بیخیال شو!
ندانسته حرف قدیمی شیطان را دارند تکرار میکنند! انگار از عبادت 6000 ساله ی شیطان بیخبرند.
مادر جان نگران نباش تا ما زنده ایم دیگر نمیگذاریم اتفاقات تلخ تاریخ شیعه تکرار شود..
تو نیک میدانی فقط به امید ظهور پسرت مهدی زنده ام... کمک کن همه یاورش شوند..حتی مثل منی..
فاطمه را غربت امام زمانش شهید کرد... ما را چه کرد غربت آقایمان...؟!
گر مهر و ماه رو به دو دستم نهد قضا یکذره از محبت زهرا نمیدهم.